صبح جمعه بود. از خواب بیدار شدم و در همان ۱۰ دقیقه‌ی شروع روز کاملاً اتفاقی به این فکر افتادم که دستاوردهای من در سال ۱۴۰۳ چقدر بیشتر بودند؛ اما هرچقدر درباره‌ی سال ۱۴۰۴ فکر کردم، کارهایی کرده بودم ولی در دسته‌بندی دستاورد نمی‌توانستم قرارشان بدهم و همین موضوع مرا ناراحت کرد. از فکرم آمدم بیرون، صبحانه خوردم، حاضر شدم و به سمت جلسه مشاوره رفتم. 

قرار بود در جلسه مشاوره درمورد موضوع دیگری صحبت کنم، ولی به صورت کاملا اتفاقی همین فکری که باعث ناراحتی‌م شده بود را با مشاورم به اشتراک گذاشتم. تمام فعالیت‌ها، دستاوردها، نتایج و کارهایی که پارسال و امسال انجام داده‌بودم را مرور کردم. فکر می‌کردم موضوع بی‌اهمیتی باشد؛ فقط بگویم و گذری کنم و بعد از آن بروم سراغ موضوعی که آماده کرده بودم، ولی همین موضوع به ظاهر کوچک، شد صحبت کل جلسه آن روز.

وقتی با مشاورم این موضوع را مطرح کردم، او فقط یک سوال پرسید و سکوت کرد تا جوابش را بدهم. از آن سکوت‌هایی که قرار است باورهای ذهنیت به چالش کشیده شود. مشاورم گفت:

«مجید، تعریف تو از دستاورد چیه؟»

من جوابی ندادم تا اینکه خود در ادامه سکوت اتاق را شکست و دوباره گفت:

«مجید، تو نتیجه را به‌عنوان دستاورد می‌بینی و اصلا به پروسه و فرآیند توجه نمی‌کنی. این موضوع می‌تونه انگیزه‌ت رو کم کنه، نزاره از مسیر و زندگی لذت ببری و زندگیت رو به چالش می‌کشه و حتی این تعریفت از دستاورد آسیب‌زاست.»

مثال‌های خیلی زیادی رو عنوان کردیم مانند ورزش، رابطه، کار، پول درآوردن، تفریح و ده مثال دیگر که نه فقط لحظه رسیدن بلکه کل مسیر بخشی از دستاوردها و نتایج را نشان میداد.

فرآیند مهمه یا نتیجه

برای مثال یکی از اهدافی که برای ۱۴۰۴ در نظر گرفته بودم ولی متاسفانه در آن شکست خوردن، فتح توچال و دماوند بود. اما اصلاً به این توجه نکرده بودم که بیش از ۲۰ بار تا ایستگاه دو و چشمه رفته‌ام. ندیده بودم که ۳ بار تا ایستگاه پنج توچال صعود کرده بودم؛ تجربه‌ای که قبلاً نداشتم.

یا تجربه‌ی ماراتون و دویدن‌های من در سال ۱۴۰۳ برایم بسیار لذت‌بخش بودند. ولی امسال به خاطر سرفه‌های شدید و مشکل معده نتوانستم نه تمرین کنم و نه در مسابقه شرکت کنم.

اما ندیده بودم که مشکلی که ماه‌ها مرا درگیر کرده بود ـ آن‌قدر که بعضی روزها از شدت سرفه، عملاً از زندگی و کار افتاده بودم، اکنون و در روزهای ابتدایی آذر تقریباً برطرف شده و اثری از آن نیست. این بهبودی و سلامتی از مراقبت، مصرف دارو، پرهیز غذایی و توجه من رقم خورده بود و من این بدست آوردن سلامتی را دستاورد نمی‌دیدم.

مشاورم گفت:
«در همین هشت ماهی که از سال گذشته، کسب‌وکارت را باتمام این مشکلات اقتصادی حفظ کردی؛ رابطه‌ی عاطفی‌ات را باتمام مسائل و تفاوت‌ها به خوبی حفظ کرده و تا اینجا رسوندی. این حفظ کردن و ساختن هم جز دستاوردها هستند

شاید فکر صبح برای من لحظه‌ای بود که از ذهنم گذر کرد، ولی بیان کردن این موضوع با مشاورم عجیب نگاهم را به همین موضوع تغییر داد؛ موضوعی که بسیار مهم بود.

موضوعی که لازم بود یک بازتعریف مجددی از دستاورد برای خودم داشته باشم. موضوعی که تمامی زندگی مرا فرا گرفته و به تفکرات و باورهایم جهت داده.

دستاورد یا نتیجه

وقتی این موضوع را با برادرم مطرح کردم، ده‌ها مثال ارزشمند زد که من از کنارشان ساده عبور کرده بودم، مثلا گفت:

«مجید، تو در سه ماه گذشته سه کتاب خوندی. این دستاورده. همینقدر شاید به ظاهر کوچیک ولی همینقدر ارزشمند.
مادربزرگ‌مون فوت کرد و تو کنار خانواده‌ت بودی، همدلی کردی، برای مراسم کمک کردی و در سوگواری حضور داشتی.
بیماریت را کامل درمان کردی.
جنگ شد و زنده ماندی.
کسب‌وکارت را زنده نگه داشتی، درآمد داشتی و در پرداخت حقوق کم نیاوردی؛ حتی سود هم کردی.»

به نظرم آگاهی به این موضوع و تغییر بینش بخشی از فرآیندی است که متوجه شوم فرآیند به اندازه نتیجه اهمیت دارد. باید این باور را هر روزه تقویت کنم و اجازه ندهم برایم عادی شود. چون با این وجود هیچ چیزی عادی نیست. تک تک دم و بازدم‌ها، لحظات، تلخی و حتی شکست‌ها هم ارزشمند هستن. حتی همه‌ی آن لحظه‌های به ظاهر ساده و کوچک.

مثال دیگر دستاورد همین نوشته است. تا اینجای کار نزدیک ۸۰۰ کلمه را تایپ کردم. دستاورد، نوشتن و انتشار این بلاگ نیست؛ دستاورد، نوشتن تک‌تک این کلمات است که کنار هم یک نوشته‌ی واحد را ساخته‌اند. کل فرآیند ایده، فکر کردن، نوشتن، ویراستاری، انتشار، پیدا کردن عکس، مطالعه مجدد و حتی خواندن شما عزیزان و نوشتن کامنت همه‌ی اینها در کنارهم دستاورد هستند.

اگر فرآیند را از زندگی حذف کنیم، عملاً هدف و نتیجه هم حذف می‌شود. در ریاضی می‌گویند یک خط، از هزاران نقطه تشکیل شده است. می‌توان از همین استعاره استفاده کرد:

دستاوردها نقطه‌اند و فرآیند خط؛ و تفکر نقطه‌‌ای خطرناک است.

***

نگاه شما به هدف، نتیجه، دستاورد و فرآیند زندگی چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *