ماراتون کیش
بعد از ماراتون کویر لوت که اولین تجربه حضور من در این سطح مسابقات بود، حالا برای دومین چالش داشتم خودم رو آماده میکردم. برای ۳ آذرماه سال ۱۴۰۳ ماراتون جزیرهی زیبای کیش.
این ماراتون در ۳ سطح ۵ کیلومتر (فان ران)، ۱۵ کیلومتر و ۴۲ کیلومتر برگزار شد. جزیره کیش تنها جزیرهای توی دنیاست که دور تا دور کامل جزیره میشه ۴۲ کیلومتر و یک ماراتون کامل.
۲ روز قبل از مسابقه با هواپیما به سمت جزیرهی زیبای کیش سفر کردم. خیلی اتفاقی یکی از دوندههای ماراتون کویر لوت رو داخل فرودگاه دیدم، کسی که در اقامتگاه بومگردی کرمان همسایه کناری من بود و درمورد دویدن و چالشهامون خیلی صحبت کردیم.
چون اولین بارم بود به کیش میرفتم گفتم هم برای ماراتون باشه و هم تفریحی و سیاحتی. با یه تیر چند نشون. واقعا جزیرهی قشنگی بود و هوا هم فوقالعاده بود. نه گرم نه سر، معتدل و عالی. همهی راننده تاکسیها بهم میگفتن شانستون خوبه اگه یک هفته زودتر مسابقه داشتین از گرما آب میشدین.
یک روز قبل مسابقه رفتم ریسپک رو تحویل گرفتم و چقدر افراد درجه یک رو دیدم. امیرعلی (پادکستر جافکری)، هیلدا غلامیان (پادکستر میدویم و دونده)، پیام دیباج (برگزارکننده ماراتون کیش)، سینا ساعی (خواننده) و خیلی از کسایی که مینشاختشون. با چند نفر از دوندهها هم گپ زدیم و از هیجان مسابقه و تجربیاتی که داشتیم رو به اشتراک گذوشتیم.
شب قبل مسابقه هم مراسم افتتاحیه و پاستاپارتی با چاشنی موسیقی و هیجان برگزار شد. پیام دیباج برگزار کننده ماراتون کیش هم موارد کلی رو برای فردا روز مسابقه توضیح دادند.
ماراتون کیش
![]() |
مسابقه صبح زود شروع شد اول برای خانمها بود و بعد آقایان. روز مسابقه کنار دیدن هزاران نفر دونده که قراره کنارشون تجربهی دویدن رو داشته باشم بینظیر بود.
دویدن کنار خلیج فارس با هوای بینظیر کنار هزاران نفر دوندهی پرشور و اشتیاق لحظه لحظهی دویدن رو برام لذتبخش کرده بود. طول مسیر واقعا از منظره داشتم لذت میبردم. نسبت به ماراتون کرمان زمان خیلی بهتری رو ثبت کردم و ۱۵ کیلومتر رو در ۱.۵ ساعت طی کردم که پیشرفت خیلی خوبی برام بود نسبت به تمرینها و مسابقات قبلیم.
در کنار مسابقه کیشگردی هم کردم و تجربهی تفریحات مختلف رو هم داشتم. قطعا اگه خانواده یا دوستان همراهم بودن سفر متفاوتی میشد، ولی خب تنها بودم و این تنهایی هم چالش و جذابیت خودش رو داشت.
خداروشاکرم که تونستم این رویداد ورزشی درجه یک رو سپری کنم و یه تجربهی دیگه رو درون صندوقچه خاطرات ذهنم قرار بدم. مدال فینشر در نگاه اول یه تیکه فلز هستش که الان روی دیوار اتاق آویزون هستش، مهم اون خاطره، تجربه و معناست که ۴ روز رو در جزیرهی زیبای کیش برای خودم رقم زدم.